م ن و ت و ...
من ، با یه دنیا خاطره
تو ، تو به من گفتی برومن ، چجوری جدا شم از تو
من میخوام از دنیا برم
تو میگی تنهایی برومن میمیرم جدا شم از تو
من ، با دلی خون از غم تو
چی میشه بمونی با مننگو شرم میکنم از تو
من با خودم میگم دل تو
چرا بد میکنه با منباشه دل میکنم از تو
رفتم از شهر خدا ستاره چیدم واسه تو
تو ستارمو سوزوندی آخرش گفتی بروآی دلت بسوزه بیرحم ، تو اسیر دلتی
کاش میدونستی عزیزم اون ستاره خودتیتو سوزوندی خودتو ، با خودت منم سوزوندی
کاشکی دل نداشتی و جاش توی قلب من میموندی
م
ن ...محسن یاحقی
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم مرداد ۱۳۸۷ ساعت 0:29 توسط علی
|
A.N.N: خبرگزاری اختصاصی اينجانب كه مخفف ASIR NEWS NETWORK ميباشد.