Lyrics/James Blunt/I Really Want You



I Really Want You از James Blunt تقدیم به دو غریبِ آشنا،

برای ایران، برای آزادی، دلم تنگ است...

 

Many prophets preach on bended knee


Many clerics wasted wine


Do the bloody sheets

 
On those cobbled streets mean


I have wasted time

 

?Are there silver shores on paradise


?Can I come in from the cold

I killed a man in a far away land


My enemy I'm told.

 

I really want you to really want me


But I really don't know if you can do that


I know you want to know what's right


But I know it's so hard for you to do that


And time's running out as often it does


And often dictates that you can't do that


But fate can't break this feeling inside


That's burning up through my veins

 

I really want you


I really want you


I really want you... now

 

No matter what I say or do


The message isn’t getting through


And you’re listening to the sound


Of my breaking heart

 

I really want you

 
I really want you

 

?Is a poor man rich in solitude

Or will mother earth complain


Did the beggar pray for a sunny day but


?Lady luck for rain

 

They say a million people bow and scrape


To an effigy of gold

I saw life begin


And the ship we're in

 
And history unfold

 


I really want you to really want me


But I really don't know if you can do that


I know you want to know what's right


But I know it's so hard for you to do that


And time's running out as often it does


And often dictates that you can't do that


But fate can't break this feeling inside


That's burning up through my veins

 

I really want you


I really want you


I really want you... now

 

No matter what I say or do


The message isn't getting through


And your listening to the sound


(of my breaking heart (x2

 

(I really want you(x3

 

مرسی James

 



 

امیدوارم بسیار ذره بینانه خوانده باشید، که از قوم آریایی بس خجل شدم امروز.

 

ترس یا خوف؟ / درود بر مادران



چهارشنبه سوری نزدیک شده. امسال هم صدا و سیما بسیار به این روز باستانی پرداخت. اما از منظری دیگر...

چهارشنبه سوری، عید نوروز و مانند اینها، چیزهایی نیستند که در قالب یک فیلم و یک مستند یا حتی چند سال فیلم و ... برچیده شوند.

خوشبختانه نوروز امسال نیز مردم مملکتم "ایران" بسیار پر شور و شعف و پر حرارت، علی رغم مشکلات مادی فراوان تر از فراوان، به بازار رفته و میروند و خود را برای این عید بزرگ هرچه بیشتر آماده میکنند تا هرچه باشکوه تر این عید را در کنار عزیزانشان جشن بگیرند.

و همین گونه است این بزم بزرگ ایرانیان در آخرین ۳شنبه سال. آنها که بر خانه ماندن در این شب پا فشاری میکنند، یا از نژاد آریایی نیستند، یا سرانه ساعت مطالعه شان به هزارم ثانیه در روز هم نمیرسد.

البته اخلاقی نیست که زیر پای زنی آبستن یا پیرمردی رهگذر ترقه ای ترکاند. ولی مگر چند هزارم درصد از مردم فهیم ما مبادرت به انجام چنین کارهایی سخیف میورزند؟

اینهمه تبلیغ سوء و هجمه علیه این یک شب در سال چیست؟ علتش را دستان یخ کرده و لرزان چه کسی میداند؟

یک شب میگذرد، این شب هم میآید و با شکوه تمام میگذرد. سال گذشته را خیلیهامان به یاد داریم که بر سر آتش های روشن چه آوردند. آری انداختن ترقه در ساعت ۲ بامداد آنهم در خانه ای که چراغهایش خاموشند، گناهی نابخشودنیست. ولی چرا موتوریهای دو ترک و اتول های سیاه برای هر تک زغال سرخ ایست کامل مینمودند؟

سال گذشته ای که کشور آرام بود، کسی حرمت لباس مقدس خود را با گشودن گلوله بر روی انسانهایی بی پناه و حق طلب از میان نبرده بود. یادمان هست که چه شد نوروز آنها که مسرورانه دور آتشی سرخ حلقه زده بودند و سرود میخواندند. جرمشان این بود. همین و همین!

این شب را نه اسکندرها، نه چنگیز خانها، نه تیمور لنگها و نه محمود افغانها توانستند از این نژاد بربایند.

دیگران نیز نمیتوانند. هرگز.

دعای خیر تک تک مادران همراه تک تک پاس داران این سنت کهن.



عاشورا/ایران/کربلا/۱۳۸۸ه.ش/۱۴۳۰ه.ق



 در آنچنان شوکی به سر میبرم که خدا داند. سرکوب عزاداران حسین (ع) در طول روز عاشورا؟!!

دیگر این ننگ را تاب نخواهم داشت. و شما هم.

چه اشکها که در این روز برای سالار شهیدان ریختم و به سوگ یار و همراه همیشگیم که در طول سالیانی دراز همراهم بود نشستم. ای کاش اندکی آنسوتر بودم تا یزیدیان را این بار مقابل دیدگانم -نه در قصه و کتب- میدیدم و تخیلاتی که از کودکیم با من بود -جهاد در جبهه حسینیان- را یک جا و در این سن بر سرشان می کوفتم.

عاشورا/ایران/کربلا/۱۳۸۸ه.ش/۱۴۳۱ه.ق



حدس بزنید؟!



 

فرصتی دست داد و صبح از خواب بیدار شد، حتما بعد از چند کش و قوس زیبا یه سری به آسمون قشنگ دودی میزنه.

 

اونطرف برجک میلاد رو تشخیص میده و خیالش راحت میشه که اینجا همون تهرونه.

 

خوب حتما کاری براش پیش آمده که صبح بیدار شده، دوش میگیره و با ظاهری آراسته چندین متر از محل زندگیش پایین تر میاد و وارد بوقکده ای به نام خیابانهای پایتخت میشه.

 

قرار داره. واسه همین یه دسته گل زیبا هم میخره.

 

به یه آپارتمان میرسه و صدایی اونو به داخل میخونه.

 

وارد میشه، خونه آشناست، یه کم فقط شلوغتر و بهم ریخته تر از همیشه است. پدرِ (م.) میاد. اِ اِ... نگاه کن. چقدر تو این یه ماه اخیر شکسته شده ها. موهاش سفید تر شده. عجیبه!

 

خواهر (م.) میاد. دِ! چرا تا اون اینو دید زد زیر گریه؟ قهره باهاش؟

 

دنبال م. میگرده، از قرار هنوز خوابه. اتاقشو خیلی خوب بلده و سریع به سمت اتاقش میره.

 

لبخندی به لبش نشسته و پشت دره. صدای قلبمشو تو گوشش میشنوه. درو باز میکنه که بگه کجا بودی پسر... که خشکش میزنه. م. عین میت رو زمین افتاده. عین مومیاییها دور تا دورش نوارای سفیده. نمیدونم چطوری شناختتش. گل از دستش میفته. خودشم با گل دم در میفته. مات و مبهوت داره نگاه میکنه.

 

چند دقیقه بعد چهار دست و پا به سمت م. میره. خانوم پیری کنار م. داره بیصدا زار میزنه. مادرشه؟!

 

میخواد بغلش کنه، نمیشه. میخواد بیدارش کنه، نمیشه. میفته گوشه دیوار. این همون رفیقشه؟ این که فقط ۲۶ روز خونه نبود. جثه اش شاید یک سوم شده بود. گریه میکنه... با صدای مؤذن زاده اردبیلی م. چشماشو باز میکنه...

 

۱۱ روز میگذره و م. دیگه میتونه واضح حرف بزنه. خونریزی کلیه، شکستگی در چند نقطه از بدن، شکستگی جمجمه، در رفتگی کتف، خونریزی دائمی معده ، بینی شکسته، جلسات مداوم روان درمانی و... سوغاتی بود که این سفر ۲۶ روزه به همراه داشت.

 

حدس بزنید. سفرش به کجا بود؟

 



اشکهای یک مترسک دیده نمی شوند. ولی او در سکوت همواره گریان است.

 



اشکهای یک مترسک دیده نمی شوند. ولی او در سکوت همواره گریان است.

 

یاد روزی که ساقه ای شاداب بود یا زمانی که شاخه ای جوان و با نشاط بود و به شاخساران دیگر مغرورانه فخر زندگانی و جوانی می فروخت.

 

مترسک گریان است.

 

خواب خوش ندیدست یک دم. دیر زمانیست که به زور در خاکش کردند ولی جوانهء تازه ای نزده. ساقه های در هم تنیده اش خسته و شکننده شدند. دیگر حتی یک دستگی و با هم بودنشان نیز تفاوتی ایجاد نمیکند و مترسک شکننده و سخت گریان است.

 

به یاد دارد که چگونه همین باغبان از رقص شاخه هایش در باد تمجید میکرد و حضور شاخه هایش را در باغ، خود باغ میدانست. نه خس و خاشاک.

 

افسوس. مترسک گریان است.

 

حتی آن دو دست ژنده لباسی که بر تنش کردند نیز از شدت سوز سرد بادهای تابستانی نمی کاهند.

 

زیر پایش سیب زمینی های پوسیده میرویند و رشد نیافته به فقیری سپرده می شوند. مترسک خوب می داند عاقبت این سیب های زمینی هم ختم به خیر نمی شود.

 

مترسک میگرید و میگرید.

 

روزی که باغبان برای حفظ او نه، برای حفظ ثمراتش هر مهاجمی را با گلوله ای معدوم میساخت و او هر روز اعدامیان را میشمارید و باد به شاخه هایش می انداخت و رشد می نمود. غافل از آنکه همین باغبان روزی معدوم کننده اش خواهد بود.

 

مترسک دیگر تکیه گاه کلاغ های سیاه و کثیفی است که روزی برای رسیدن به ثمراتش مرگ را به جان می خریدند. ولی اکنون، تنها بالهاشان را بر روی مترسک از خستگی بدر می کنند.

 

باغبان همچنان معدوم می کرد ولی کلاغ های شاخه های دیگر را. شاخه های پربار را.

 

باغبان عاشقانه شاخه های گردو را نوازش میکرد. ولی همین شاخه ها بودند که او را معدوم ساختند.

 

شبی خسته از کلاغ های مهاجم زیر این درخت پیر کابوس مرگ دید و به مرگ رسید.

 

آری مترسک دید که چگونه والدینش خشم مرگ او و بسیاری شاخه های برومند دیگر را با مرگ باغبان تلافی کردند.

 

مترسک ولی همچنان میگرید...

 

شاید از آن همه گناهی که دیده بود و نمیتوانست جز با سکوتی به رنگ برگ های سبز و تازه جوانی اش فریاد زند.



 

 

 

 


کپی برداری و یا انتشار مطالب بدون ذکر نام منبع انتشار غیر قانونی است.

.A.N.N


و خدا در همین نزدیکی است. آنجا...

 



   و خدا در همین نزدیکی است، آنجا...   

 

 

شاید در پی حقیقت بدوم، شاید.

 

از پیش رودی پیدا بود. در پیم با نگاهش آمد.

 

به نهایت رسیدیم -هردو-

 

رود را گفتم: چه کنیم؟

 

ناله ای کرد و

 

به اول بازگشت.

 

روزهایی که صدای الله اکبر در میدان آزادی میپیچید. روزهایی که مردم همه یکدل بودند.

 

۱۲ فروردین، ۹۸٪ آری دادند.

 

در پی حقیقت دویدیم و دویدیم که به اول رسیدیم. -خط شروع اندکی بالاتر، آنجا، نزدیک پل صراط ما را می خواند-



 

 

 


کپی برداری و یا انتشار مطالب بدون ذکر نام منبع انتشار، غیر قانونی است.

.A.N.N


shout it loud



این را فریاد میزنم، فریادش بزن:

 

 

گرگ ها خوب بدانند در این ایل غریب، گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز 
گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند 
توی گهواره ی  چوبی پسری هست هنوز...
 
 
 



این شعر نیست~ولی تا آخر بخوان

 

 



این شعر نیست~ولی تا آخر بخوان:

 

دریغ...

دریغ از شرف، دریغ

دریغ از انسانیت، دریغ

دریغ از محبت، دریغ

دریغ از صداقت، دریغ

دریغ از شعور، دریغ

دریغ از عطوفت، دریغ

دریغ از عشق، دریغ

دریغ از عاطفه، دریغ

دریغ از مهر، دریغ

دریغ، دریغ

دریغ و صد دریغ از وطن...

 

چیزی که این روزها نه پیدا می شه و نه خریداری داره. آره، صداقت.

 

چقدر من و تو بهم دروغ گفتیم؟ چقدر؟

چقدر من به بابام دروغ گفتم؟ چقدر به دوستام؟ چقدر برای دروغ گفتن تلاش کردم؟

چقدر من تونستم به خدا دروغ بگم؟ چقدر؟

 

چقدر دکترا به من و تو دروغ میگن؟ چقدر؟

چقدر دکترا به باباهاشون دروغ گفتن؟ چقدر به ماها دروغ گفتن؟ چقدر دکترا برای دروغ گفتن تلاش کردن؟

چقدر دکترا تونستن به خدا دروغ بگن؟ چقدر؟

 

چقدر من و تو همدیگرو گول زدیم؟ چقدر؟

چقدر من بابامو گول زدم؟ چقدر دوستامو؟ چقدر برای گول زدن افراد تلاش کردم؟

چقدر تونستم خدا رو گول بزنم؟ چقدر؟

 

چقدر دکترا من و تو رو گول زدن؟ چقدر؟

چقدر دکترا باباشونو گول زدن؟ چقدر ما ها رو گول زدن؟ چقدر دکترا برای گول زدن افراد تلاش کردن؟

چقدر تونستن خدا رو گول بزنن؟ چقدر؟

 

من موندم... که چرا سعدی -به گمانم- گفته: زبان درکش ای مرد بسیار دان و نگفته: سکوت بشکن ای مرد بسیار دان (؟)

یا چرا حافظ گفته: از این شعر تر شیرین ز شاهنشاه عجب دارم و نگفته مثلا: از این روز و شب تیره اهورا را عجب دارم (؟)

 

خدا حفظشان کنه، در محضر عالمی دنیا شناس بودم، چیز جالبی بهم قرمودن: اگر روزی کسی که از دروغ گوییش اطمینان داری، به تو رسید و طلب چیزی کرد، آن چیز را اول به خودت بده، بعد عینش را به آن خلافه گوی.

من هم مثل شما تعجب کردم و به ایشان گفتم که متوجه منظور سخنشان نشدم، مثالی بسیار عامیانه آوردند: مثلا آن دروغ زن از تو کاسه ای آب برای رفع عطش می خواهد، تو خود کاسه ای آب بنوش و سپس عین آن کاسه را پر از ادرار کن و به آن دروغ زن دون مایه بده (!)

این حرف رو شاید بی ارتباط با روزهای اخیر بدونین، ولی آنچه مسلم است آنکه: همه از دروغ زن ها دوری می کنن. مثل ما و شما. آره حتی شما.

 

حالا بر میگردم به مسائل روز کشور عزیز و کاملا در صحت و سلامت خودمون، که همون ایرانه.

 

دیدیم و شنیدیم که دکتر عزیز، آقای کدخدایی عزیز، امروز از طرف شورای محترم و بسیار عزیز نگهبان، انتخابات پر از افتخار رو تأیید کردن و تازه، در جایی هم در حق دکتر عزیز، رئیس جمهور منتخب و عزیز آقای احمدی نژاد اجهافاتی صورت گرفته بود و آراء واقعی ایشان از مقدار اعلام شده بیشتر بوده و در شمارش اولیه تعدادی از آراء ایشان خوانده نشد. -بله-

 

امّا، تأسف و بسی تأسف برای عاملان جنایات این چند روزه... بله، از آقای مهندس شروع میکنم، مهندس جان، چرا چند میلیون اغتشاش گر و اوباش میریزونی تو خیابونای این مملکت؟ مگه خودش ناموس نداری؟ که زن و بچه مردم رو می کشی؟ -تو این چند میلیون اوباشو کشوندی تو خیابون مسؤل مرگ همه ایرانی هم تویی- همش تقصیر تو اِ. دادگاه لاهه هم بری کمته. واقعا یک میز ریاست جمهوری ارزش داره که اینقدر براش آدما رو میکشین؟ کنار برو دیگه، بذار مردم زندگیشونو بکنن.

 

و امّا، شیخ اصلاحات، عزیز من، موجود پیری که دندونات مصنوعیه و لق میزنه، انسانی که دستمال تمیز نداشته باشی، دستمال تو جیبت نمیذاری، آقای ۷۱ ساله ای که دیگه برای مملکت داری مسن شدی و هیچ حقی هم نداری که کاندیدا میکنی خودتو، حرفات خوبه که خوبه، مشکلات مردمو میشناسی که میشناسی، درد جوونارو میدونی که می دونی، گروه قوی و عالی داری که داری، عملگرا و صادقی که هستی، به قولات عمل میکنی که میکنی، ولی به من جوون چی میرسه. هان؟ ۷۰ تومن پول میدی که میدی، به من چی میرسه؟ دانشجوهای ستاره دارو میخوای بی ستاره کنی؟ خوب عقلتو کار نمیندازی که ببینی اگه ستاره هاشون حذف شه، خوشگلی دانشگاهای ما از بین میره؟ حیف این برق برق زدنا و سو سوهاشون نیست؟ یا وایسا ببینم، میگفتی قانون اساسی و شوراهای استسفابی چی؟ میخواستی تغیرات بدی توشون؟ چطور یه آدم میتونه قانون اساسی به این کاملی رو تغییر بده و بهترش کنه؟ آخه شما کجای این قانون مشکل دیدی؟ شما از حقوق اقلیت های دینی تو این مملکت صحبت کردی؟؟ واقعا آقای کروبی برات متأسفم، چطور میتونی وقتی در یک کشور مسلمان هستی از آوردن یهودیها و مسیحا و ... تو کابینه صحبت میکنی؟ میگه حداقل یک خانوم هم وزیر میکنه. خوب این چیش خوبه؟ اصلا خودت چیت خوبه؟ هیچیت خوب نبود که ۳۳۳ هزار -یا همین حدود- بیشتر رأی نیاوردی دیگه. خودت رأی نیاوردیا، کی گفته کف رأی شما ۱۲ میلیون بوده؟ پس کجان، ها؟ شورای عزیز و محترم نگهبان که دوباره شمرد، هیچی از تو پیدا نکرد.

 

سه باره و صد باره هم که بشمره ها، نه مهدی جان تو رأیت اضافه میشه، نه میر حسین جان رأی تو. آقای رضایی هم که صرف نظر کردن. میماند دکتر عزیز، احمدی نژاد عزیز که خوب ایشان، طی این ۴ سال حضورشون در مسند ریاست جمهوری نشان دادند که کلا بدشانسن، مثلا: لحظه طلایی حضور ایشون در تریبونی جهانی فراهم میشه همه کائنات مترصد شنیدن پیامهای ایشون از جانب ملت ایران هستند که یک دفعه همه سران کشورهای مهم و البته بانیان و مشوقان صیهونیست تکونهاشون زیاد میشه و دیگه چون داشتن منفجر میشدن -به سبب آبهای زیادی که نوشیده بودند به گمانم- مجالس سخنوری های این رئیس جمهور مردمی ما رو ترک کردن. ـ بی ادبها! نصف یا شاید کل عمرتون بر باد باشه ـ. دقیقا همین مسئله برای آراء ایشون صادقه، و ایشون مطمئن باشید که هرچه صندوقها بیشتر شمرده بشن، میزان اجهافاتی که در حق این عزیز شده، بیشتر و بیشتر مشخص میشه و ای بسا تا جایی پیش بره که مجموع آراء ۳کاندیدای دیگر به کمتر از انگشتان دست و پا برسه. -و من همینجا از شورای عزیز و محترم نگهبان عاجزانه به عنوان یک هم وطن دلسوز میخوام که این شمارش آراء رو اگر میتونن تا قیام حضرت مهدی ادامه بدهند البته مبرهن است که آن حضرت خود از قبل بر تمام این نتایج آگاهند و در زمان ظهور سزای تمامی دروغ زنهای تاریخ را خواهند داد.

 

برای ظهور آقا امام زمان -حضرت مهدی (عج)- صمیمانه دعا میکنم و از خداوند منان و حکیم تسریع در ظهور ایشان را خواهانم.

 

باشد که جزو پیروان و همراهان راستین این امام عزیز باشیم و دوشا دوشش با کافران ستیز کنیم.

 

حق پیروز است، چرا که حق از آنِ پروردگار یکتاست... 



 

 

 

 


کپی برداری و یا انتشار مطالب بدون ذکر نام منبع انتشار، غیر قانونی است.

.A.N.N


1388/03/28 اعلام عزای عمومی در ایران از طرف آقایان کروبی و موسوی



انا لله و انا علیه راجعون
 
طی اعلامیهء جنابان کروبی و موسوی امروز، ۵شنبه، ۲۸/۰۳/۱۳۸۸ همه باهم سیاه پوش شده، برای شهدای این چند روز سوگواری می کنیم.
 
 
 -آقای کروبی که رنگ سفید را مدتها قبل از انتخابات برای هواداران خود برگزیده بودند، پس از انتخابات (!) این دوره به نشانه عزا و سوگواری از آنچه که تقلب در انتخابات نامیده اند، سیاه پوش شده اند و ما هم-

 

روزهای ساکت.

 

آنچه در خیابانها می بینیم، مشتی خس است در میقاتی به نام ایران. به راستی که آقای احمدی نژاد حقیقت گفت.

 

وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد...



چند عکس از این روزهای ایران 6




گزارش تصویری ویژه از درگيري امروز هواداران آقاي موسوي با نيروهاي پليس تهران - قسمت دوم، نقل از: dailyfa.ning.com



اگر همین پسر سبز پوش به دست همین پلیس خلع سلاح شده می افتاد، چه سرنوشتی در انتظارش بود؟ یا طور دیگری مطرح کنم...

اگر همه آن انسانهایی که اطراف پلیس خلع سلاح شده بودند، پلیس بودند و آن جوان سبز پوش بینشان گیر می افتاد، به نظر شما حتی جسدش هم از بین پلیسها بیرون می آمد؟

نظر دهید...

 


لینک مستقیم:                         http://dailyfa.ning.com/profiles/blogs/2461884:BlogPost:432459

کپی برداری و انتشار مطلب فوق بدون ذکر نام منبع انتشار غیر قانونی است.

.A.N.N


چند عکس از این روزهای ایران 5



گزارش تصویری ویژه از درگيري امروز هواداران آقاي موسوي با نيروهاي پليس تهران - قسمت اول، نقل از: dailyfa.ning.com

 



 

گفتمش این همه ظلم از چه بوَد؟ با تمسخر نگاهی نثارم کرد و به جایی نشانه رفت که تنها یک صندلی آنجا بود...

این دوزخیان در طلبش لاف زنانند

لاف کس پنهان نماند با طلوع عشق تو...

بسم الله الرحمن الرحیم

و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین

الهی، ادرکنا.

 

 


لینک مستقیم:                         http://dailyfa.ning.com/profiles/blogs/2461884:BlogPost:432427

کپی برداری و انتشار مطالب بدون ذکر نام منبع انتشار غیر قانونی است.

.A.N.N


چند عکس از این روزهای ایران 4



عکس از آتش کشیدن اتوبوس و موتورسیکلت در تهران
تلويزيون الجزيره در گزارش از تهران گفت: در منطقه ونك حداقل ده موتورسيكلت پليس و يك اتوبوس به آتش كشيده شد و تعداد بسيارى از شيشههاى خودروها شكسته شد، نقل از: dailyfa.ning.com

 



چه بگویم که گوید، بشنو از نی چون حکایت می کند، از جدایی ها شکایت می کند

فاصله ای که بین مردم و به خصوص نیروهای پلیسی که حرکاتی غیر انسانی از خود نشان می دهند، فاصله ایست که دیگر هیچگاه همانند ۴-۵ شب قبل نزدیک نخواهد شد. و این یعنی خداحافظ نیروی انتظامی. نیرویی که شاید همراهیش با مردم خاطر مخدوش شده ملت را راضی کند. تنها و تنها همین و لا غیر.

 

 


لینک مستقیم:                         http://dailyfa.ning.com/profiles/blogs/2461884:BlogPost:433822

کپی برداری و انتشار مطلب فوق بدون ذکر نام منبع انتشار غیر قانونی است

.A.N.N


چند عکس از این روزهای ایران 3



 

عکس های دلخراش از جنایت مردمی در ایران - ایران در خون

در مجلات آلمان از 5000 حزب الله لبنان سخن می گویند که برای سرکوب هم میهنان ما به ایران اعزام شدند.
 
نقل از: dailyfa.ning.com

 

به راستی خواسته این جوانان را استاد سخن "سعدی" به بهترین شکل ممکن گفته است:

                    "من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید

قفسم برده به باقی و دلم شاد کنید"            

همچنان با ما باشید.

 


لینک مستقیم:                       http://dailyfa.ning.com/profiles/blogs/2461884:BlogPost:436986

کپی برداری و انتشار مطلب فوق بدون ذکر نام منبع انتشار پیگرد قانونی دارد

.A.N.N


چند عکس از این روزهای ایران 2



عکسهای ویژه از تظاهرات و درگیری مردم با پلیس در خیابان های تهران، نقل از: dailyfa.ning.com

Share 

 

ما همچنان به پوشش این روزهای ایران خواهیم پرداخت. با ما باشید.

 

به امید روزی که ایرانی دست اکراه به ایرانی نزند.



 


لینک مستقیم مطلب:            http://dailyfa.ning.com/profiles/blogs/2461884:BlogPost:433875

کپی برداری و انتشار مطلب فوق بدون ذکر نام منبع انتشار پیگرد قانونی دارد

.A.N.N


چند عکس از این روزهای ایران 1



نقل از dailyfa.ning.com


 



 

 


 

لینک مستقیم مطلب:                http://dailyfa.ning.com/profiles/blogs/2461884:BlogPost:435833

 

کپی برداری و انتشار مطلب فوق بدون ذکر نام منبع پیگرد قانونی دارد                                

.A.N.N                                                              


اخبار امروز انتخابات 24/03/88



اخباری از گوشه و کنار مبنی بر اجتماعات خود جوش مردم به گوش می رسد.

 

مردمی که سکوت را جایز نمی دانند و به نتیجه انتخابات هیچ اعتباری نمی دهند.

 

پلیس ضد شورش به خصوص در تهران با حرکات خشن و زننده به سرکوب مردم خود جوش پرداختند و فیلمهای انتشار یافته در یو تیوب نیز تأیید کننده این سخن است.

 

شبکه الجزیره طی خبری اعلام کرد محمد خاتمی -رئیس جمهور اسبق ایران- به همراه تنی چند از اعضای حذب مشارکت دستگیر و بازداشت شده اند.

 

این در حالی است که آقایان موسوی و کروبی تحت بازداشت خانگی بسر میبرند.

 

لحظاتی قبل سخنرانی رئیس جمهور منتخب در ولی عصر به پایان رسید و ایشان تأکید کردند اگر دشمن دست خود را بالا ببرد ملت ایران دستش را قطع خواهد نمود.

 

شنیده ها حاکی از عدم پذیرفته شدن آیت الله هاشمی رفسنجانی در بیت رهبری است. و استعفای ایشان از مجمع فعلا خبری تأیید شده نیست.

 

ما همچنان به پوشش حواشی انتخابات ایران خواهیم پرداخت. با ما باشید.



 

 

 


کپی برداری و انتشار متن فوق بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد

.A.N.N


نتایج نهایی انتخابات دهم



اینک با شمارش بیش از ۳۹ میلیون رأی نتایج به شرح ذیل اعلام می گردد:

 

  • آقای احمدی نژاد با ۲۴ میلیون و ۵۲۷ هزار و ۵۱۶ رأی یعنی حدود ۶۳٪ از مجموع آرای اخذ شده رئیس جمهور چهار سال آینده ایران خواهد بود

 

  • آقای موسوی: ۱۲ میلیون و ۱۵۰ هزار و ۱۷۸ رأی یعنی حدود ۳/۳۴٪ از مجموع کل آرای اخذ شده

 

  • آقای رضایی: ۶۷۸ هزار و ۲۴۰ رأی یعنی ۷۳/۱٪ از مجموع کل آرای اخذ شده و

 

  • آقای کروبی: ۳۳۳ هزار و ۶۳۵ رأی یعنی ۹/۰٪ از مجموع کل آرای اخذ شده

 

پس از اعلام این نتیجه، پیام رهبر معظم انقلاب صحت و سلامت انتخابات را تایید و مردم ایران را به شنبه پس از انتخاباتی آرام و با صلح و آرامش دعوت کرد.

 

این در حالی است که آقایان موسوی و کروبی به ترتیب بیانیه هایی صادر نمودند و همچنین خواستار ملاقات با رهبری بودند که تا این لحظه بی پاسخ مانده است.

 

شرکت ۸۵ درصدی و بی سابقه مردم در این انتخابات کاملا جلب توجه می کند.

 

همینک صادق محصولی وزیر کشور در کنفرانس خبری بسر میبرند و مشغول پاسخ دهی به سؤالات خبرنگاران هستند. محصولی در این کنفرانس آرای آقای موسوی را در تهران بیشتر از آقای احمدی نژاد اعلام و سخنان رهبری را کاملا تایید و شیرین و دل نشین وصف کرد و جوانان را به فریب نخوردن و در دام گروهک ها نیفتادن ترغیب نمود.

 

و ما همچنان قفل بر لبان و دندان به جگر داریم.

 

وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد.



 

 


با تشکر از اینکه تا پایان نتایج با ما همراه بودید.

به امید خلوص نیت و صداقت روزافزون در ایران عزیز. پایان


در تیترهای روز با .A.N.N و اعتماد ملی

 

Only For CHANGE / All For IRAN

 



 
دکتر نور علی تابنده قطب دراویش گنابادی:

 

حمایت از کروبی وظیفه تمام فقراست

 

 

بیانیه های هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری:

اتهامات رئیس جمهور نقض قانون اساسی است

 

 

حمایت سید جواد طباطبایی از مهدی کروبی

 

به برنامه رأی بدهیم نه به فرد

 

به هموطنان آذربایجانی خودم توصیه میکنم به برنامه ای رای بدهند که ضامن حقوق آنهاست نه به فردی که همزبان آنهاست

 

مولوی عبدلحمید:

سفر کروبی به زاهدان موجب تفقد شد

 

 

تبلیقات منفی رئیس دولت نهم:

  • ۱) عدم پرداختن به برنامه های رقیب
  • ۲) حمله بی سابقه به دولتهای قبلی
  • ۳) طرح مطالب خلاف واقع
  • ۴) استفاده از روشهای پوسیده برای تخریب حریف

 

 

بلر نبود سفارت بود، عذرخواهی نبود تأکید بود

 

 


یکشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۸ روزنامه اعتماد ملی


 

 

رأی سروش: کروبی

 

  • من ۴ سال پیش حرفی به شما زدم و حالا هم کم و بیش بر همان نظرم. علی الخصوص که من در سخنان آقای موسوی، نکته تازه ای نمی بینم.
  • به صراحت برای شما بگویم اینکه کسی دوباره بیاید و در کسوت سیاسی ادعای رسالت و روشنفکری داشته باشد نمی پسندم. باید کسی بیاید که مرد عمل باشد.
  • آقای کروبی گفته است می خواهم در قانون اساسی تغییراتی بدهم. پیشنهاد میکنم که استقلال قوه قضاییه را مد نظر قرار دهند و از این طریق ما قانون اساس ای بنویسیم که متفاوت با قانون اساسی جهانیان باشد.

 

 

بیانیه چهارم کروبی در حقوق اقلیت های قومی و مذهبی منتشر شد

 

افزایش سهم اقلیت ها و تقویت حکمرانی محلی

 

 

بیانیه پنجم کروبی درباره حقوق زنان

 

طرح بیمه زنان خانه دار

 

مصوبه مجلس ششم درباره

الحاق به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان باید اجرا شود

 

 

استقبال بیش از ۵۰ هزار نفر از مردم خرم آباد از کروبی

 

هشدار کروبی نسبت به توزیع پول در انتخابات

 

 


ویژه نامه دانشجویی اعتماد ملی ستاد یاران بامداد


 

 تنها برای تغییر / همه برای ایران

 

 



هرگونه کپی برداری و انتشار مطالب فوق بدون ذکر نام منبع پیگرد قانونی دارد

.A.N.N



دولت عزیز، از زحمات شما متشکریم و امیدواریم در ادامه شما را در پستهای دیگر ببینیم.



 نصر من الله و فتحٌ قریب، وای بر این دولت مردم فریب....

 

دولت عزیز و گرانقدر نهم، امیدواریم شکست در مناظره با تنها کاندیدای اصلاحطلبان این دوره -م. کروبی- را حمل بر بی ادبی و ... نکنید. لذا خواهشمندیم در مناظره آخر خود در تاریخ ۱۷/۳/۸۸ به روشی که درخور شأن یک رئیس جمهور است -ولو آنکه در روزهای پایانی دوره خود بسر میبرد- حضور یابید و از پرداختن به حواشی ای مانند: بگم ، بگم و نیز ما که در نهایت قضیه شهرام جزایری را نفهمیدیم -ما هم مانند شما ۳ بار این توضیح را شنیدیم ولی همان اول متوجه شدیم!- پرهیز کنید. زیرا بدین صورت مردم فهیم برداشت دیگری از ۴ سال خدمات شما خواهند داشت و خدای نکرده آن روی سکه نیز نمایان خواهد شد.

 

به امید روزی که همه به مصلحت ایران بیندیشیم و نه غیر.

 

سخنی دیگر نیست.



رفتم و میروم ولی کنون باز آمده ام که بسازم این محنتکده ویران را.



به راستی پر زدن باید آموختن

 

از دنیایی به تاریکی نور و روشنی نیرنگ تا شبی آفتابی...

 

بغضی که از شباب تا شامگاهان عمر دره های عطوفت بشری را درنوردیده و اینک بسان اشک طفلی، کودکانه میبارد.

از فروپاشی هر نهضت پاک تا به اوج افولیده عشق، نیست آنکس که بشارت به وجودش نهلید دیدهء پژمرده و بنشسته به درگاهی ِ راهش نفسی پلک زند؟

عطر اندوه ببارید و نفس خسته به یک لحظه گریخت.

آنطرف باز هوا رنگی داشت. از نسیم حرفی بود، قاصدک بالی داشت. اسقف هم عاشق بود. زندگی ارچه نه در رنگ عیان، در زمین جاری بود. پرسشم می آمد. آفتاب نه بر سر که به پا می تابید. صوتی از جنس حریر زمزمه ای از سر داد: " حقست بمانی که در این برزخ ما، هیچ گزندی نی است. تو در آن دهکده ی حزن آلود به چه جرم میزیدی؟ از چه جرمی در آن دره سگ سگالان بودی؟ تو کنون باز فرا خوانده شدی. برو و سخت بیندیش که گر بگریزی، ناله وا اسفا چاره نبود. همت ما ز ما همی هدیه بگیر لیک اندک. برو و خار مغیلان همی حاشا کن. که ندیدی نه ما و نه این بستان را. لاجرم باز فراخوانده همی خواهی شد. برو و می بزن، باده بنوش. جامه از تن بدر و پاره بپوش. نی بزن، چنگ نواز، جستی کن. تو در آن عالم خواب مستی کن. دگران را وا فرست در بر ما. خود بدانیم چه شدست آنان را. بکِشیم بر سر دار آنان را. حال لحدی بیاسای و برو."

نفس رفته ز کف، مجدد به تکاپو افتاد...



نامه تعدادی از اساتید دانشگاه، منتشر شده در شاهرود.



 

عین متن نامه ارسالی به شرح ذیل میباشد:

 


  برادر عزیز احمدی نژاد، چون تو را و کشورمان را دوست داریم به تو رأی نمیدهیم!!!

 

 

برادر عزیز آقای احمدی نژاد ، ضمن احترام به جنابعالی به دلیل همه صفات شخصی پسندیده شما به دلائلی که تعدادی از آنها به شرح زیر ارائه می شوند، برای حفظ نظام مقدسی که بهای عظیمی برای آن پرداخت شده و ممانعت از تخریب بیش از این جنابعالی که همه ناشی از ضعف مدیریت حضرتعالی و دولت شما بوده ، رخصت فرمایید تا سکان هدایت مدیریت کشور به فرد لایق دیگری سپرده شود.

 

از این که ممکن است باعث کدورت خاطر شده باشیم پوزش میطلبیم ولی قضاوت را به خود شما و مردم فهیم و آگاه واگذار میکنیم.

 

۱) بنا به گزارش بانک مرکزی دولت خود شما نرخ تورم کشور در پایان دوره رئیس جمهور قبلی ۱۰/۴ درصد بوده ولی در ماههای پایانی دولت شما این نرخ به ۲۵/۴ درصد رسیده است.

۲) درآمد نفت در طول ۸ سال ریاست جمهوری آقای هاشمی ۱۲۷ میلیارد دلار و درآمد ۸ ساله آقای خاتمی ۱۷۲ میلیارد دلار بوده در حالی که این درآمد در دوره چهار ساله شما (نصف هریک از هریک از رؤسای جمهور قبلی) برابر با ۲۸۰ میلیارد دلار بوده است. اگر به تاریخ سی ساله پس از پیروزی انقلاب نیز نظری بیندازیم بالاترین درآمد نفتی سالانه مربوط به مدت ریاست آقای احمدی نژاد بوده است. سؤال آن است که دولت شما از این درآمد هنگفت برای رفاه مردم چه استفاده مناسبی کرده است؟ آیا اساساً رئیس جمهور یک کشور مجاز هست که سرمایه ملی را که باید صرف رفاه مردم کشورش نماید به کشورهای دیگر اهدا نماید؟ سفرهای مکرر آقای هوگوچاوز و دیگران به کشور ما با چه هدفی صورت میگیرد؟ سهم مردم خود کشور کجاست؟

۳)در زمان دولت قبل از شما "صندوق ذخیره ارزی" کشور با دوراندیشی و پیش بینی معقولانه احتمالات مالی جهانی بنا گذارده شد، کما اینکه تحولات بعدی اقتصاد جهانی تأییدی بر این تصمیم شد. اقدام شما بر از بین بردن صندوق ذخیره چه توجیه منطقی و معقولی میتواند داشته باشد؟ جز اینکه ناظری و حساب و کتابی برای تاراج این سرمایه متعلق به مردم و بخشش آن به کشورهای خارجی نباشد. بخشش به کسانی که در زمان نیاز با رأی آنان، رأی به نام جعلی بجای خلیج فارس دادند و صدام ملعون را شهید خواندند.

۴) در عرصه سیاست خارجی دیدار شما با سربازان متجاوز انگلیسی ، رفتاری مغایر با دیپلماسی سیاسی، شأن یک رئیس جمهور و بی سابقه در تاریخ و باعث شرمساری همه ملت ایران بود. دیدار دلجویانه رئیس جمهور کشور اسلامی با چند بچه سرباز متجاوز از کشور کفتار پیر استعمار؟!!!

۵) پیام ناسنجیده جنابعالی به رئیس جمهور امریکا و بی پاسخ ماندن آن تحقیر دیگری برای ملت عظیم ایران بود.

۶) طرح موضوع هولوکاست، حتی با قبول محتوای مطرح شده چه دستاوردی برای ما داشت؟ آیا در همه سالهای پس از پیروزی انقلاب، امام راحل و مقام معظم رهبری و رؤسای جمهور پیشین و همه سیاستمداران و اندیشمندان کشور جاهل یا ناتوان در طرح آن بودند؟ یا با سنجش معقولانه از آن چه هیچ دستاوردی برای کشور ما ندارد، عاقلانه سکوت کزیدند. دستاوردهای این جنجال برای مردم کشور با هزاران گرفتاری چه بود؟ آیا نتایج آن جز مظلوم نمایی برای رژیم اشغالگر و بدست آوردن امتیازاتی برای آن رژیم و منزوی کردن ایران و نما شدن بعنوان کشوری جنگ طلب چیز دیگری بود؟

۷) استفاده از وزرا و مدیرانی که اکثر (نه همه آنها) ضعیف و ناکارامد بودند جنابعالی را ناچار به تعویض های مکرر نمود. آیا به موجی که این عزل و نصب های مکرر بر روند اداره کشور می انداخت تأمل نمودید؟ آیا سکان اداره کشور بازیچه ای بود در دست شما؟ خود شما به تاریخ چهارساله ریاست خود نظاره فرمایید و ببینید که چند نفر در پستهای وزارت اقتصاد و ریاست بانک مرکزی بوده اند؟ بدیهی است که اقتصاد کشور به اینجا برسد؟

۸) خلاف وزیر کشور انتخابی شما (آقای کردان) در جعل مدرک تحصیلی یک بی حیثیتی جدی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی و وهن آشکار به خون همه شهدا بود. بدتر از آن دفاع غیر منتقی شما از ایشان و باز بدتر از آنها استفاده بعدی از این فرد متخلف و جاعل در پستهای حساس بعدی در دولت و نهاد ریاست جمهوری.

۹) استفاده از افراد قوم و خویش(مثل آقای حاج داوود احمدی نژاد، برادر گرامی) در پستهای حساس ریاست جمهوری و خلافهای ایشان که شما را مجبور به واکنش نمود، چه توجیه و تناسبی با شعارهای شما داشته و دارد؟

۱۰)  اگر فرمایشات آقای مشایی (معاون و قوم و خویش دیگر شما) را در مورد اسرائیل ، فرد دیگری از گرایش دیگری میزد ، آیا باز هم آنگونه دفاع و توجیه می فرمودید؟ یا کاروانهای کفن پوشان حافظ اسلام در خیابانها به راه می افتادند که وا اسلاما؟!!

بدیهی است که صداقت بیشتری را می توان در نقد آنها بافت نقد و تکذیب می شود اکیداً در شأن یک مسلمان بخصوص که رئیس جمهور کشور باشد نیست.

۱۲)  در سفرهای استانی شماکمکهایی به نام شما برای انجام فعالیتهای عمرانی تخصیص می یافت که اگر چه با بوق و کرنا در سانه ها اعلام می شد ولی هرگز آن مبلغ به دستگاههای اجرایی داده نمی شد و بخشی نیز که تعلق می گرفت بعداً از سر جمع اعتبارات تملک دارایی های آن دستگاه کسر می گردید. به نظر شما این کار ، عوام فریبی نبوده و نیست؟ گنجاندن طرحهای به ثمر نشسته از سالها پیگیری و اقدام دولتهای مختلف به نام آقای احمدی نژاد و از سوی دیگر لیست کردن طرحهای بسیار کوچک (در ساخت یک اتاق در یک روستا) به نام یک پروژه ملی هم از جمله کارهایی است که نتیجه مثبتی برای بدست آوردن آراء مردم فهیم و آگاه نخواهد داشت.

۱۳)  از یاد نبرده ایم خاطره محاکمه شهردار اسبق تهران را، که یکی از اتهامات ایشان اعطای وام به کارکنان شهرداری بود. آیا قبل از انتخابات دوره اول ریاست جمهوری شما کسی این سؤال را از شما پرسید که مگر اعطای وام ازدواج به جوانان در تهران از اختیارات یا شرح وظایف شهرداری است؟  آیا این اقدام برای رضای خدا بوده یا سوءاستفاده از مقام برای کسب آراء؟

۱۴)  اعطای پول به دانشجویان و پرستاران و معلمین و .... به هر عنوان که باشد، در ماههای آخر دوره کاری و نزدیکی انتخابات ، توهین آشکار به مردم فهیم است. چرا این هدایا در سالهای قبل داده نشد؟

۱۵)  طرح "سهام عدالت" اگرچه از نگاه اقتصادی به گداپروری و تزریق مسکن برای درد عمیق اقتصادی مردم تعبیر میشود، ولی بسیاری از صاحب نظران آن را نوعی عوام فریبی می دانند. در حالی که این سهام با پول خود مردم به آنها داده شده پس از بیش از یکسال ، دقیقاً در آستانه انتخابات ، سودی به مراتب کمتر از سود واقعی به آنان داده می شود. چه نامی باید بر این اقدام گذارد؟ آیا مردم تا این حد نا ةگاه فرض شده اند؟ آیا این توهین به مرومی که حضرتعالی در شعارهای تبلیغاتی خود منسوب به آنان بر می شمئرید نیست؟

 

به دلیل ضرورت رعایت کوتاهی مطلب به همین مختصر دلایل اکتفا میکنیم . به امید اعتلای روزافزون میهن اسلامی با انتخاب اصلح از کاندیداهای ریاست جمهوری دوره دهم.

 

"تعدادی از اساتید دانشگاه"    

 

لطفا در ۱۰ نسخه یا بیشتر تکثیر و جهت آگاهی بخشی در اختیار دیگران قرار گیرد.


متن فوق عیناً برگرفته از نامه اساتید دانشگاه بود -حتی اشتباهات نوشتاری متن-

گفتنی است این متن از یکی از سایتهای مرتبت با شاهرود کپی برداری شده و عیناً تقدیم شما عزیزان شده است.

 

 



کپی برداری و انتشار متن فوق به هر نحو بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

.A.N.N



ویژه نامه دانشجویی ستاد یاران بامداد -تیتر برخی مطالب- 9/03/1388



Only For CHANGE / All For IRAN

 

.دفتر تحکیم وحدت:

 

اولویت با کروبی است

 

.کروبی: به دنبال صدقه ای کردن یارانه ها نیستم

 

.نامه کروبی به حسین شریعتمداری -مدیر مسوول روزنامه کیهان- :

 

به خود آیید و حد نگه دارید

 

.کروبی در پاسخ به تدفین شهدا در دانشگاه پلی تکنیک: همیشه مخالف استفاده ابزاری از دین بوده ام.

 

.کروبی در میان دانشجویان دانشگاههای ایران:

  • اظهارات کروبی پشت نرده های دانشگاه همدان،
  • ممانعت از سخنرانی کروبی در دانشکده خبر و
  • در سایتهای مختلف داشتیم: راهیابی کروبی به دانشگاه امیرکبیر  -پس از شکستن نرده های دانشگاه توسط دانشجویان معترز به تصمیم رئیس دانشگاه مبنی بر عدم اجازه ورود کروبی به داخل دانشگاه-

 

.سیب نماد ستاد دانشجویی کروبی.          (' )

 

 

 

.محمد علی نجفی محورهای برنامه کروبی را اعلام کرد:

 

طرح کروبی: بیمه تحصیلی

 

پرداخت بیش از ۷۵٪ هزینه های تحصیلی در دانشگاه آزاد و دولتی با کمک دولت و بیمه

 

 

تنها برای تغییر / همه برای ایران



.برگرفته از ویژه نامه دانشجویی ستاد یاران بامداد.

 



 

 



وبلاگها و دیدگاه "3" نامزد انتخاباتی



 

شنبه 9 خرداد1388 ساعت: 12:4

توسط:گروه گامی برای ایران از فعالین جامعه مدن

 

 

 

وبلاگ ها و دیدگاه نامزدهای انتخاباتی

دیدگاه "دکتر" احمدی نژاد در مورد این رسانه ها

متاسفانه در دولت نهم لايحه اصلاح قانون مطبوعات به تصويب رسید بر اين اساس مجلس اجازه كنترل سايت ها و وبلاگ ها را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي داد تا اگر از اين وزارتخانه مجوز نگيرند، بتوان با آنها برخورد قانوني كرد.حتي دادگاهِ سايت هايي كه در وزارت ارشاد ثبت نام نكنند، دادگاه عمومي بوده و از هيات منصفه بي بهره هستند.



دیدگاه "مهندس" میرحسین "موسوی" در مورد این رسانه ها

من اعتقاد به آزادی کانال های تلویزیونی دارم، البته با نظارتی که مشکلات سیاسی یا اخلاقی به بار نیاورد . باید پس از دست یابی به فهمی درست از واقعیت های پیش روی کشور، تلاش کنیم با توجه به امتیازات نسبی، توانمندهای کشور، فرهنگ غنی اسلامي و گذشته بسیار عمیق خود، تغییرات را به نفع مصالح ملی کشور مدیریت کنیم. حفظ ارزش ها استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و استقرار عدالت از اهداف انقلاب اسلامی است . میتوان با کمک این رسانه ها بر آن دسته از هنجارهای بین المللی که ممکن است بر ضد منافع ملی ما عمل کنند، غلبه کرد. می توان به سامان دادن ارزش های جهانی متناسب با ارزش های عمومی و دینی خود پرداخت . اسلام آن گاه یک اسلام ناب است که بتواند با تحولات جهان امروز روبرو شود و با استفاده از نقاط قوت ديني و ملي در آن تاثير بگذارد . دستاوردهای این ارتباطات ایمان و اعتقاد به اسلام و حاکمیت ارزشهای دینی و ارزشهاي ملي در جامعه ماست .

دیدگاه مهدی کروبی در مورد این رسانه ها

موضع کروبی در این زمینه این است که اینترنت باید به‌طور غیر تبعیض‌آمیز در اختیار همگان باشد. اصل در دسترس بودن اطلاعات ، برای همگان مورد پیگیری خواهد بودو عدم وجود گردش آزاد اطلاعات مورد انتقاد ایشان است . ایشان در بیانیه حقوق بشر خود اعلام نمودند جامعه ما جامعه با نشاطیست که بیشترین وبلاگ نویسان را دارد .لازم به یاد آوریست که تنها گروهی که به فیلترینگface book اعتراض کردند جناح مهدی کروبی بوده و دیگر کاندید ها توجهی به این مطلب نکردند.


با تشکر فراوان از نویسنده این نظر.

"نویسنده وبلاگ"


 



همه با هم برای تغییر -We All Believe In CHANGE-



( A.N.N. owners (Asiir News Network بدینوسیله حمایت خود را از مهدی کروبی -تنها نماینده

 اصلاح طلبان در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران- اعلام میدارد.

 

همه با هم برای تغییر

 

 

Us -the A.N.N. (Asiir News Network) owners- are supporting M. Karroubi

"first one and the last of the reformists deputy in 10th tenure of general elections of I.R. Iran"

 
 
 All Together For CHANGE
 


دودمان انتخاباتی



تمامی اشخاص و وقایع داستان زاده تخیلات طنزگونه نویسنده هستند و هیچگونه وجود خارجی ای ندارند:

 

دودمان انتخاباتی:

 

۱) طرفدار دولت دکتر احمدی نژاد

۲) طرفدار دولت ائتلافی رضایی

۳) طرفدار دولت سبز مهندس موسوی

۴) طرفدار دولت پاسخگوی کروبی

۵) بیطرفی تمام طرفه و زنجیری

 

۵- آقا شما دیوانه اید. به چی این آقایون برم رأی بدم؟

۲- اگر از بنده میپرسید که برید به ما رأی بدین. نه؟

۳- یا حسین! شما که هنوز در دوران مؤتلفه بسر میبرید. دیگه حرفی باقی نمیمونه. دستتو بده من... بیا. بیا به ما رای بده. بدو. دِ! بدو تا نزدم دندونات از گوشت بریزه بیرون!

۱- این چه حرفیه که برادران میزنن؟ بیا جونم، بیا تا اینا دارن میزنن تو سر و کله هم به ما رأی بده که هم میتوانیم هم میشود. یالا بتون. پول میدیم. بابا ۱٪ از حقوق حقیقیتو بهت میدیم. ای بابا مردیکه سهام عدالت میدیم...

۴- هه هه! شما کوفت هم نمیدید. حق و حقوق؟؟ بیا عزیزم. ما اقلاً ماهی ۷۰.۰۰۰ تومن میدیم. هر سه ماه میتونی برداشت کنی. اگه ندادیم بیا بگو چرا ندادین؟

۳- چیه جفنگیات میگی؟ این مزخرفاتو نگو رأی ما کم میشه. ما که با هم خوبیم... ببین میر حسین رو با اون لبخند شیرین و اون چفیه دوست داشتنیش. دلت میآد؟... بیا عزیزم. یه یا حسین بگو تا میرحسین. همراه شو برادر یه دست صدا نداره. بیدار شو دانشجو. آزادی اندیشه بی موسوی نمیشه. صد واقعه چون دوم خرداد بسازیم...

۲- ای آقا خفمون کردی. بس کن. چقد شعار میدی. اَه. حالمون بهم خورد. همش شعار همش شعار. هیچی که بارت نیست. اصلاً بگو تو این ۲۰ سال کجا قائم شده بودین. نکنه ترسیده بودین. ها؟ میخوای اینطوری ملتو سمت خودت بیاری. ببین عزیزم دولت ما از شعار زدگی بدش میاد. ما هر کاری بگیم میکنیم میکنیم. شعار مُعارم چی؟؟؟ تو کارمون چی دادا؟؟؟؟؟ نیست.

۱- اینها که قدر بزغاله هم نمیدونن روشن فکری چیه! مث میمون هم نشینین تقلید کنین. یا دکتر یا دکتر. یه دونه دکتر هم ندارین. بیسوادای بزغاله.

۴- آقا چی میگی شما؟ ما اگه دولتو دستمون بگیریم و مردم به ما رأی بدن یه گزارش ۴ ساله ازتون میگیریم ببینیم این ۴ سال چیکارا کردین...

۵- بیخیال. من یه چیزی گفتم حالا. شماها چرا اینقد جدی گرفتین؟ مهم نیس. خودتونو اذیت نکنین.

۳- خاموش سبز ندیدهء بیرنگ.

۱- بزغاله خودت میپرسی حالا میگی بیخیال؟ دست خودته مگه؟؟؟ در ضمن آقای خزه تو دیگه حرف نزن که کم کمک دارم کُفری میشم و اونوقته که بمب اتم رو میزنم تو سرت...

۴- ولش کنین مؤمن رو. عزیزم به دل نگیریها. ما اگه اومدیم پاسخ میدیم به شما.

۲- نه بابا؟ پاسخ؟ پاسخ چی؟ ما دولتمون ائتلافیه. ما با مردمیم و اینا. شما خواهشاً دهنتو ببند که احترامتو نگه داشتم. یه جور میزنمت به قول ۱ مثه بزغاله صدا کنی ها...

۳- ای حرمت نشناس احمق بی ادب. این آقا یه غلطی کرد! یه چیزی خورد!! تو چرا به روش میاری؟ صلی علی محمد بوی نجابت آمد. صلی علی محمد بوی صداقت آمد. فارق از هرگونه زنده باد و مرده باد. دولت ما زندانی سیاسی ندارد. مرگ بر اسرائیل. این چفیه من کو؟؟؟

۴- ماشاءلله. شما خسته نمیشی این قد حرف میزنی؟ دنبال تریبون میگردی؟ دنبال مقامی؟ دنبال پولی؟ دنبال راحتی مردم هم که نیستی. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.

۱- اِ؟ از کی تاحالا؟ بزغاله، هرچی که به سمت ما و مسجد باشه حلاله. اونم در حد بنز و شهاب سه اش.

۵- آقا من غلط کردم بابا میخوام برم خونمون استراحت منم. خستم کردین. اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَه ه. ای خدا... اصن همتون خوبین. همه کاندیداهاتون خوبن. من رأی میدم. به همتونم رأی میدم. به همه چیتونم رأی میدم. اصن به همه میگم که به همه چیتون رأی بدن. اصن همتون رئیس جمهور شین. اصن بیاین خفم کنین. اصن من خر. من دیوانه. من مفنگی. من مست. من ببو. من بزغالهء بیرنگ. کوتا بیاین جون هرکی دوس دارین. من به خودم رأی میدم. به تک تک شماهام رأی میدم. به تک تک ایرانیام رأی میدم. من...

 

       " به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه فرمایید. در یک سانحه اتومبیل یکی از هم میهنان ما به اعماق دره سقوط کرد و متأسفانه تمامی سرنشینان این خودرو که حدود هفتاد و چند میلیون نفر بودند در دم جان باختند. ضمن تسلیت از تمامی هم میهنان باقی مانده تقاضا میشود در پای صندوقهای رأی حاضر شوید و حماسه غرور آفرین دیگری خلق کنید. -جمعیت ایران در این لحظه: چند نفر- پایان اخبار "

 

بی ادبی نویسنده را بر من ببخشید.



وصف الجِیش با جفت شِش :



وصف الجِیش با جفت شِش :

 

تایر مَ مّود اگر باز صدایی بکند

 

دیو باز آید و فِر نیز فراری بکند

 

 

دوش گفتم بکند لعل لبش چاره من

 

هاتف غیب ندا داد که ای خر ، مکند

 

 

شاش را ایستگه دست و تکان گرچه نماند

 

بخورد گشتی و صد تیر نثارم بکند

 

 

شهر خالیست ز جانی بود کز طرفی

 

مردی از خویش برون آید و کاری بکند

 

 

یا جفا یا خبر مرگ تو یا وصل رقیب

 

بازی چرخ یکی زین همه باری بکند

 

 

اسرا گر بزنید بر سر او یک روزی

 

گذری بر سر قبرش به شستی بکند



تاریخ : / /           زمان: :   

م ن ط ق - ه - آ ز ا د



 

منطقه آزاد:

 

از هر دری گفتیم و گفتیم. از هر تریبونی گفتیم و گفتیم. تریبونهای آزادی که این روزها فضای دانشگاههای مارو پر کردن.

 

منطقه آزاد، منش و منطقی آزاد و آزاده رو میطلبه. از خودمون پرسیدیم که چرا این برنامه تا این اندازه ایرانیان رو در ساعات پخشش پای گیرنده هاشون مینشونه؟

 

چی باعث شده که کانالهای پر زرق و برق اونور آبی موقعی که این برنامه پخش میشه کنسل شن؟

 

چرا اینقدر مردم ما به واژه آزاد علاقه مندند؟ که اگر این کلمه کنار هرچیزی بیاد اون کلمه پرطرفدار میشه و دورش حلقه هایی از مردمی که آزاد دوست هستند جمع میشن؟

 

شاید آزاد فوبیا بیماری ما باشه، حتی به ماهی آزاد.

 

طی یکی دو روز دیگر هم کاندیداهای صلاحیت دار مشخص میشن و فعالیتهای انتخاباتی شروع میشه..

 

آقای رییس جمهور آینده، شاید به طبع خیلیها خوشایند نباشی، ولی حالا که اومدی، پس خوش اومدی.

 

۴سال دیگه ایران با حضورت چه طور شده؟ بهتر؟ یا بدتر؟

 

تورم بیشتر یا کمتر؟ بیکاری بیشتر یا کمتر؟ جنگ یا صلح -به چه قیمتی- ؟ خودکشی کمتر یا بیشتر؟ اعتیاد چی؟ مواد مخدر چی؟ فحشا چی؟ مسکن و ازدواج ؟ طلاق؟ قیمت بنزین؟ زمین خوارها؟ سارقین؟ قاتلین؟ ترافیک؟ بوق کر کننده مردم؟ آزادی مطبوعات؟ آزادی واردات خودرو؟ ارتباط دانشجو و ستاره؟ خصوصی سازی؟ خودروسازان داخلی؟ ماهواره؟ قیمت نان؟ تاکسی؟ مترو؟ رنگ و شکل و شمایل لباس افراد جامعه؟ موسیقی؟ کارهای عمرانی نیمه کاره؟ حقوقهای معوقه؟ حقوق معلمان؟ بازنشستگان؟ چرخه اقتصادی؟ وضعیت معیشتی مردم؟ اتوبان تهران-شمال به کجا رسید؟ و و و و ...

 

راستی آقای رییس جمهور آینده، زمستونای سرد و تابستونای گرم رو تو دوره شما هم باید بدون گاز و برق بگذرونیم؟ قطعی آب چی؟


آقای رییس جمهور آینده، میدونم که شما هم میدونی کار سختی پیش رو داری، ولی آیا شما هم قراره ماهیانه پولی بدی؟

 

حتما باید هنرمندی توانا و چیره دست باشی که نه از این آزمون، که از آزمون الهی سربلند بیرون اومده باشی. سربلند بیرون میای مستر پرزیدنت؟

 

خداوند و همینطور ما -مخلوقات خدای متعال- اعمال شما رو مثل بقیه مسؤلین قبل و بعد به دقت میبینیم و به دقت ضبط میکنیم و مراقبتون هستیم. -ما در حد محدود دنیویمون و خداوند بی حد...-



هردم از این باغ میرسد...



 

اگرم بیم کفن بود <:> که حق حاشا بود (۳)

 

دیگر این چه حسی است که شما دارید؟

 

کوس مدرنیزه شدن را که بر سر دروازه ها کوفته اند. چه جای تفکر باقیست روشنفکران؟

 

از امپریالیسم مذهبی گرفته تا رژیمهای فاشیست دیگر همه شعارمند زیستشان را ادامه دادند.

 

آخر یکی بگوید این همه گنگ صفتی از چیست که مارا پست نموده و بر فرش کوفته است؟

 

دوای درد این مستان خواب آلوده جز تخم و ترکه های آن یاغی همیشه دروغ زن -شریعتی- نیست.

 

مردمانی که به نان شبشان محتاجند چه میدانند که شعار "برابری-برادری-آزادی" آن دلقک از روی سکه های فرانسه آمده است؟

 

چه میدانند که آن به ظاهر دکتری که حتی همین امروز نیز جایی میان مردمان پوچ دانش دارد دروغی بزرگ بیش نبوده است؟

 

ورود امام را بهانه میکنند.ورود امام را به سخره میگیرند. این اراجیف پرورانی که هیچ ندانند.

 

دست کم بگویید این میر حسین خان موسوی این ۲۰ سال در کدام سوراخ تپیده بود که همینک بحث کاندیداتوریش همراه چای داغ دکان دارها در قهوه خانه های بازار مجلس گرمی میکند؟

 

یا این رییس مجلس - همچو ارسطو که وجود عقرب را از تکه آجری میدانست - به خودی خود با این طرف یا آن طرف خویش قانون وضع میکند.

 

و این دولت تمام اتوماتیک و هوشمند و الکترونیک که بحثش به چارچوب طنز مربوط شده و در این بحثهای عقلانی نمیگنجد.

 

امان از دست یاوه گویان.

 

ایران در چاله افتاده بود به چاهش انداختید ، به چاه رضا ندادید و به دره اش انداختید ، دست کم بیایید و مردانگی کنید و حبس ابدش نکنید.

 

نفرین نیاکان سخت نزدیک است. بس سنگین و طافت فرساست.

 

ایران اینگونه خواهد شکست. غنیمت جنگیش مکنید.

 



اگرم بیم کفن بود <:> که حق حاشا بود (2)



هیچ چیز گفتنی در ذهن تاریکم نمیگنجد.

 

تهی تهی... پوچ پوچ... خالیه خالی...

 

به پوچی خودم و پوچی دنیا که نگاه میکنم میبینم شباهتای زیادی باهم داریم...شباهتای زیادی که نشان از تدبیر سازندش دارن.

 

 چرا خدا با بوجود آوردن انسان، قصد تمسخر نوع بشر رو داره؟ چرا در برحه هایی از زمان حتما باید قدرتشرو به انسان نشون بده؟ واقعا اینها به خدا انرژی میدن؟ واقعا اینقدر نمایش قدرت برای خدا مهمه که اصلا وقت دیدن جنگها و مردم بدبخت و بیخانمان رو هم نداره؟

 

میگن خدا سختی گذاشت تا زندگی یکنواخت نشه (!) یعنی چی میشد هرکی خودش به کمال خودش میرسید؟ چیزی از خدا کم میشد؟اصلا خدا چرا انسان رو خلق کرد که بخواد باهاشون اینطوری کنه؟

 

چرا منی که آدمم،منی که ناقص علم و مغذم میتونم درک کنم که دنیا داره نابود میشه.ورشکسته ها یه طرف،جنگزده ها یه طرف،قحطی زده ها یه طرف،بیماران لاعلاج یه طرف،زلزله و سیل زدگان یه طرف،گرسنه ها و نفی شدگان یه طرف... واقعا خدا این چیزا رو نمیبینه؟ اگه میبینه چرا هیچ کار نمیکنه؟ یعنی نمیخواد؟؟؟؟ نه.... نمیشه خدا ارحم الراحمین.یعنی باید اینطوری بمونه؟؟؟؟ وای نه...خدا مدبر العلماست....یعنی نمیتونه جلوشونو بگیره؟؟؟؟ وای نه... خدا قویترینه...........        (؟)

 

نکنه خودش خواسته اینقدر دنیای کثیفی رو بسازه؟    همه دنیاهایی که ساخته اینقدر دنی هستند؟ یا نه... پیدا میشه جایی در این کائنات که مخلوقاتش راحت زندگی کنن؟

 

یعنی ما محکومیم به اینکه بیخودو بیجهت بکشیم و کشته بشیم و زجر بکشیم؟

 

اینطور میشه استنباط کرد که این دنیا همون جهنم ماست؟ یعنی مثلا قبلا یه زندگی داشتیم و الان متناسب با قدمهای اشتباهمون داریم مجازات میشیم؟ اونی که خوشبخت تره، کمتر خطا کرده و اونی که مفلوکتره بیشتر؟... با عقل ناقص من که جور درمیآد...

 

{ولی همین عقل ناقص من میدونه که اگه نعوذوبالله خدا بودم این دنیا خیلی بهتر از اینی که هست میبود،لااقل اینقدر خونریزی و کشت و کشتار و برادرکشی و بدبختی و مکافات نبود،چون دلم نمیومد.با اینکه خیلی کینه ایم و بخشش تو کارم نیست و خیلیم انسان بدی هستم ...}



اگرم بیم کفن بود <:> که حق حاشا بود (1)  :REMINDER

 

اگر یه روز دیدی تنهایی غصه نخور ،چون تازه دنیا رو اونجور که واست ساخته شده دیدی.

 

اگر یه روز فهمیدی همه چیز دروغه و همه دروغگو هستند ، عصبانی نشو و با خودت بدون که تازه حقیقت این دنیا رو فهمیدی.

 

اگر یه روز یه عزیزی رو از دست دادی ، گریه و ناله نکن. یادت نره: تو هم به دنیا اومدی تا بمیری.

 

اگر یه روز دکتراتو گرفتی، خوشحال باش. چون رو سنگ قبرت دکتر  "..."  مینویسن.

 

اگر یه روز پولدار شدی، خوشحال باش. چون تا بمیری میتونی از پولت لذت ببری.

 

اگر یه روز مادربزرگت مُرد، پسر داییت مُرد ،دختر خالت مُرد و خالتم آخر راه رسیده-دیگه خاله هم مُرده!-، نه تنها گریه نکن، بلکه یک ضیافت به پا کن چون هنوز هم هستند کسانی که هنوز سیاه پوشت نکردن.

 

اگر یه روز قرض بالا آوردی،ناراحت نشو و فقط دعا کن بعد از دوران حبست ،چند نفری زنده باشن که تورو یادشون بیاد.

 

اگر فهمیدی اونی که دوسش داری با کَسِ دیگه ای خوابیده،ناراحت نشو و بدون و مطمئن باش که تو هم یه روزی کسی که دوسِت داره رو میذاری و میری با یکی دیگه میخوابی.

 

اگر دیدی یه دختر کنار خیابون منتظره تا هراونجا که دلت میخواد برسونیش،ناراحت نشو و دست خواهرتو محکمتر تو دستات بگیر.

 

اگر دیدی یه عده دارن دنبال جوون نان دزد میدون، محزون نشو، فقط بیشتر تلاش کن تا همین مردم فردا برای یک تکه نان خشک مثل سگ هار دنبالت ندَوَن.

 

اگر دیدی حق داره پایمال میشه و کسی به عدل قضاوت نمیکنه، اشک نریز، بدون که این چنین نخواهد ماند.

 

اگر سالهای سال جمعه ها چشم براه بودی، خسته نشو. امیدوار باش چون همچنان سالهای سال جمعه ها در پیش داری. و مطمئن باش که روزی حق را به محقان خواهند داد.

 

  .

  .

  .

 

اگر روزی کسی رو دیدی که بهت گفت زندگی زیباست، مضطرب نشو، مطمئن باش که اون هیچ چیز از زندگی نفهمیده. برعکس خیلی هم خوشحال شو، چون تو ذات کثیف این دنیا رو شناختی و حالا میتونی با خیالی راحت زیر ۲متر خاکی که برات آماده کردن بخوابی و امیدوار باشی تا اگر صورِاسرافیل روزی روزگاری نواخته شد تو معنایی جدید بیابی.

اگرم بیم کفن بود <:> که حق حاشا بود



اگر یه روز دیدی تنهایی غصه نخور ،چون تازه دنیا رو اونجور که واست ساخته شده دیدی.

 

اگر یه روز فهمیدی همه چیز دروغه و همه دروغگو هستند ، عصبانی نشو و با خودت بدون که تازه حقیقت این دنیا رو فهمیدی.

 

اگر یه روز یه عزیزی رو از دست دادی ، گریه و ناله نکن. یادت نره: تو هم به دنیا اومدی تا بمیری.

 

اگر یه روز دکتراتو گرفتی، خوشحال باش. چون رو سنگ قبرت دکتر  "..."  مینویسن.

 

اگر یه روز پولدار شدی، خوشحال باش. چون تا بمیری میتونی از پولت لذت ببری.

 

اگر یه روز مادربزرگت مُرد، پسر داییت مُرد ،دختر خالت مُرد و خالتم آخر راه رسیده، نه تنها گریه نکن، بلکه یک ضیافت به پا کن چون هنوز هستند کسانی که هنوز سیاه پوشت نکردن.

 

اگر یه روز قرض بالا آوردی،ناراحت نشو و فقط دعا کن بعد از دوران حبست ،چند نفری زنده باشن که تورو یادشون بیاد.

 

اگر فهمیدی اونی که دوسش داری با کَسِ دیگه ای خوابیده،ناراحت نشو و بدون و مطمئن باش که تو هم یه روزی کسی که دوسِت داره رو میذاری و میری با یکی دیگه میخوابی.

 

اگر دیدی یه دختر کنار خیابون منتظره تا هراونجا که دلت میخواد برسونیش،ناراحت نشو و دست خواهرتو محکمتر تو دستات بگیر.

 

اگر دیدی یه عده دارن دنبال جوون نان دزد میدون، محزون نشو، فقط بیشتر تلاش کن تا همین مردم فردا برای یک تکه نان خشک مثل سگ هار دنبالت ندَوَن.

 

اگر دیدی حق داره پایمال میشه و کسی به عدل قضاوت نمیکنه، اشک نریز، بدون که این چنین نخواهد ماند.

 

اگر سالهای سال جمعه ها چشم براه بودی، خسته نشو. امیدوار باش چون همچنان سالهای سال جمعه ها در پیش داری. و مطمئن باش که روزی حق را به محقان خواهند داد.

 

  .

  .

  .

 

اگر روزی کسی رو دیدی که بهت گفت زندگی زیباست، مضطرب نشو، مطمئن باش که اون هیچ چیز از زندگی نفهمیده. برعکس خیلی هم خوشحال شو، چون تو ذات کثیف این دنیا رو شناختی و حالا میتونی با خیالی راحت زیر ۲متر خاکی که برات آماده کردن بخوابی و امیدوار باشی تا اگر صورِاسرافیل روزی روزگاری نواخته شد تو معنایی جدید بیابی.